آوا جانآوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

ني ني زيباي ما

یازده ماهگی

  جشن قدمت مبارک نازنینم عزیزم زیباترین ملودی عاشقانه ای که تا کنون شنیده ام صدای خنده های توست دختر نازنینم باز هم مرا به وجد آوردی  تو قدم برداشتی!!! الهی همیشه سالم و صالح باشی همه هستی من انشااله همیشه برای خوشبختی گام برداری   عسل مامان یک ماهی است که راه افتادی ولی زود می افتی روی زمین و راه رفتن رو دوست داری و موقع راه رفتن با تعجب به پاهای خوشگلت نگاه می کنی و ما از دیدن این صحنه لذت می بردیم در این روزها توانستی بطور کامل راه بری الهی قربون اون راه رفتنت بشم نازنینم من و بابا خیلی ذوق کردیم و تصمیم گرفتیم یه جشن قدم سه نفره در روز تولدت بگیریم.  گلکم دستهایت را به نشانه خداحافظی ت...
30 ارديبهشت 1393

دست زدن

فکر کنم چند روزی می شودکه به وبلاگت سر نزدم آخه دو تا از دندانهای قسمت پایین شما هم بیرون آمده شما تب و اسهال داشتی و ما در عرض یک هفته شما را 3بار به مطب دکتر «پیشوا - معمار- صمیمی» بردیم گلو درد شدیدی هم داشتی . من به بابایی گفتم حاضرم درده آوا بیاد برای من که دخترم ریزم درد نکشد من هم سرما خوردم وتا جایی که دکتر برای من سرم نوشت . دندان درد شدیدی هم گرفتم که دوشب خواب را از من سلب کرد .ولی تمام مدت حواسم به شما و داروهایت بود که سرموقع به شما بدهم . آوا خانم چند قدمی هم بر میدارد.خصوصا هنگامی که چیزی را که دوست دارد بخواهد بردارد . آوا خانم روز 10 اردیبهشت 93 جلو تلویزیون نشسته بودو با صدای آهنگ برنامه کودک بر...
13 ارديبهشت 1393

سرماخوردگی با دندان درآوردن

روزهای سختی را سپری می کنم دندانهایت دارد بیرون می آید سرما خوردگی و تب هم داری داروهایت را سره ساعت بهت می دهم شب تا صبح خواب ندارم . با دلهره عجیبی به اداره می آیم و همش خداخدا می کنم که تبت بالا نرود .دیشب به بابایی می گفتم دوست دارم آوا خانم سرما خوردگیش و دردش را به من بدهد و خودش آرامش داشته باشد .  
1 ارديبهشت 1393
1